بررسی مشکلات شرکت های دانش بنیان
مشکلات شرکت های دانش بنیان نوپا
شرکتهای دانش بنیان با وجود گفتههای مسئولین دولتی مبنی بر حمایت از آنها کماکان با مشکلات عدیدهای روبرو هستند که مانع از رشد و شکوفایی آنها میشود. ماهیت شرکتهای دانش بنیان به این صورت است که عموما کارکنانی نخبه و ایدههایی خلاقانه دارند مانند استارتاپ ها به تازگی بیشتر از قبل فعالیت میکنند و مردم با آنها آشنا شدهاند. درباره مشکلات شرکت های نوپا تاکنون صحبتهای زیادی در رسانهها شده ولی به چالشها کمتر پرداخته شده است.
محمود رضایی با اشاره به مشکلات شرکت نوپای این حوزه، می گوید:
“نقدینگی مهمترین مساله در بخش تولید به حساب میرود که با عدم تامین آن تمام فرایند تولید دچار آسیب میشود. این امر در کشور ما کاملا فراموش شده و زاویه نگاه به آن تبدیل به یک زاویه تاریک شده است.”
رضایی، نجات اقتصاد کشورها را در گرو توسعه تولید دانست و یادآور شد:
“بخش تولید در کشور رها شده و بسیاری از صاحبان استارتاپ، تولید را امری غیرضروری در وضعیت اقتصادی کشور میدانند. بارها در جوامع استارتاپی به بحث و گفتگو با آنها در این مورد پرداختم چرا که بسیاری از آنها شرکتهای دانشبنیان را صرفا استارتاپی برای پخش و اشاعه سیستمهای خارجی و تولیدات خارجی میدانند. حتی بانکها به جای آنکه در بخش تولید سرمایهگذاری کنند، به سمت سرمایهگذاری در بخشهای تجاری، خدماتی و بازرگانی رفتهاند و شرکت های دانش بنیان نوپا را در نمییابند و به شرکتهای دانشبنیان توجه چندانی نمیکنند. برخی از سرمایهگذاران هم صرفا به خاطر فرار مالیاتی به سرمایه گذاری روی شرکتهای دانشبنیان روی میآورند که صحبت بیشتر در این مورد را به سازمان مالیات کشور واگذار باید کرد.”
همچنین بخوانید:
چالشهای شرکت دانش بنیان
این محقق مساله بیمه را از دیگر چالشها ام برد و آن را برعکس ماهیت اصلیاش که پشتوانه بخشهای تولیدی شرکتهای دانش بنیان است، نمیداند:
“بیمه رویکرد همراهی با بخشهای تولیدی را ندارد؛ چراکه به جای آنکه همراه این بخش باشد، با انواع جریمههای بیدلیل به سمت بخشهای تولیدی میآید.”
رضایی موضوع دیگری را که این روزها برخی از مردم در اصطلاحات اقتصادی نام آن را شنیدند از چالشها میداند. وی شرایط دامپینگ یا همان کاهش قیمت فراتر از نرخ واقعی را یک چالش سخت داخلی دانست که از نظر او برخی شرکتها با وارد شدن به آن فقط به فکر سود کوتاه مدت هستند و بازار کلی را خراب میکنند.
وی معتقد است دامپینگ قیمتی سیاستی وسوسهانگیز است که تازهکاران تجارت را تحریک به اعمال آن در برنامه کاری خود میکند، غافل از اینکه این سیاست در بیشتر موارد منجر به ورشکستی یا قهر سرمایهگذار با شرکت میشود. او در ادامه میگوید:
“حجم زیادی از محصولات این حوزه تولید شده داخلی با کالاهای تولید شده در برابر سطح بینالمللی کیفیت قابل قبول و حتی بهتری دارند که به جای افتخار به این مسئله، سیاستهای نادرستی وارد کار میشود که از پایه شرکتها را نابود میکند. متاسفانه برخی شرکتهای داخلی با سیاست قلع و قمع کردن رقیب خود وارد کارزار میشوند. البته این مساله تا حدودی در بازار داخلی حل شده و حالا شرکتهای خارجی که توانمندی ساختههای ایرانی را حس کردند اقدام به دامپینگ میکنند.”
“اگر روند شرکتهای خارجی ادامه یابد، شرکتهای دانش بنیان نوپای بومی در زیر چرخهای بزرگ شرکتهای چند ملیتی خرد خواهند شد و همانطور که دیگر اثری از صنایع نساجی در کشور باقی نمانده است، در آینده دیگر خبری از دیگر صنایع مطرح ایران نیز نخواهد بود.”
ماهیت شرکتهای دانش بنیان
وی مسایل دیگری چون تحریمها را نیز جزو چالشهای این حوزه حوزه عنوان میکند ولی آنها را برخلاف دیگران مشکل چندان بزرگی نمیبیند چرا که اساسا محصولات دانش بنیان تولید شده را راهی برای کاهش زیان تحریمها میداند:
“ماهیت شرکتهای دانش بنیان اینگونه است که می خواهد دقیقا راهی را برود که ضربه تحریمها به بدنه بخشهای گوناگون کشور را جبران سازد. شرکتهای این حوزه با سیاست تحریمها درگیر نمیشوند و به سراغ ساخت محصولاتی میرود که دولت و قسمتهای تولیدی مختلف کشور را بی نیاز از محصولات و فناوریهای تحریم شده کنند. افق روشن نه تنها تخریب تحریمها بلکه صادرکننده محصولات به کشورهای منطقه است.”
اگر نگاهی به مشکلات ذکر شده در تجارت شرکتهای دانشبنیان بیندازیم میبینیم که انتظار این شرکتها از دولت چندان زیاد نیست و نگاهی به مسایل مالی همچون اعطای وام کم بهره و معافیت مالیاتی و… ندارند بلکه انتظار دارند با حمایت دولت و مسئولان و اجرای سیاستهایی چون جلوگیری از واردات و حمایت از تولید داخل بتوانند محصولات مورد نیاز کشور را با کیفیتی رقابتی و قیمتی مناسب به بازار عرضه کنند.