ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی
علوم و فناوریهای شناختی
موضوع علوم شناختی، ذهن است. دانشی میان رشتهای، نو، پویا و معطوف به آینده که در آن، مغز و فرایندها وکارکردهای شناختی آن مورد مطالعه روشمند و منظم علمی قرار میگیرد. فناوریهای برآمده از این دانش در تعامل با دانشها و فناوریهای همگرا (زیستی، نانو و اطلاعات) میتواند به ارتقای کیفیت زندگی بشر، رفع کاستیهای ناشی از آسیبهای مغزی، تولید سامانههای هوشمند و استفاده بهینه از ذهن و قوای فکری انسان کمک بکند.
در سه چهار دههٔ گذشته، این علوم دستاوردهای گرانبهایی را برای بشر به ارمغان آورده است. دهه ۱۹۹۰ دهه مغز نامیده شد. کشورها در زمینه این دانش نو سرمایه گذاری چشمگیری میکنند و رقابت شدیدی در دست یابی به اسرار مغز و استفاده کاربردی از آن به جریان افتاده است.
علوم شناختی، رویکردی پردازشی دارند. دانشمندان ذهن انسان را شبکه پیچیدهای میدانند که اطلاعات را دریافت، نگهداری و بازیابی میکند و میتواند آن را تغییر شکل یا انتقال دهد. خروجیهای پردازش، میتواند گفتار یا رفتار حرکتی باشد.
از اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ قرن بیستم میلادی نگاه محققان به ذهن معطوف به بررسی بازنماییهای ذهنی و نحوه پردازش آنها شدو از این رهگذر بود که دانشی میان رشتهای پیدا شد که امروزه آن را علوم شناختی مینامند.
انجمن علوم شناختی و نشریه علوم شناختی در آمریکا از دهه ۱۹۷۰ بنیان نهاده شد. از دهه ۱۹۹۰ فناوریهای تصویربرداری و مطالعه مغز با ابزارهای جدید موجب شد علوم اعصاب سهمی جدیتر در پیشرفت علوم شناختی داشته باشد. دانشگاههای متعددی برنامههای آموزش وپژوهش در این رشته را دایر کردند.
حوزههای اصلی و مرتبط
زیر شاخههای اصلی علوم شناختی
روانشناسی شناختی
روانشناسی شناختی به بررسی فرایندهای درونی ذهن از قبیل حل مسئله، حافظه، ادراک، شناخت، زبان و تصمیم گیری میپردازد. موضوعاتی ازاین قبیل که انسان چگونه و با چه ساختاری به درک، تشخیص و حل مسئله میپردازد و این که ذهن چگونه اطلاعات دریافتی از حواس (مانند بینایی یا شنوایی) را درک میکند و یا اینکه حافظه انسان چگونه عمل میکند و چه ساختاری دارد؛ از عمده مسائل قابل توجه دانشمندان این رشته میباشد که با استفاده از روش تحقیق علمی و بررسی موارد قابل مشاهده دنبال میشود و از این طریق فرایندها و پدیدههای ذهنی مانند باور، خواست و انگیزش مورد مطالعه قرار میگیرد.
از زیر مجموعههای روان شناسی شناختی میتوان رشتههای نوروسایکولوژی، روان شناسی بالینی، روان شناسی تربیتی، روان شناسی قانونی، روان شناسی سازمانی و صنعتی با گرایشهای شناختی را نام برد.
علم اعصاب شناختی
این حوزه به بررسی مغز و فعالیتهای آن میپردازد. در حالیکه روانشناسی شناختی وقایع ذهنی را مستقل از فعالیت مغزی بررسی میکند، رویکرد علم اعصاب شناختی بر این پایه استوار است که فعالیتهای ذهنی برخاسته از فعالیتهای مغزی است و بدین ترتیب توضیح فرایندهای شناختی مستلزم گردآوری اطلاعات درباره مغز میباشد. خرده سیستمهایی در مغز هریک مسئول انجام یک فعالیت ذهنی بخصوص، مثل خواندن یک کلمه یا جمله، بازشناسی بصری اشیاء یا انسانها و یا حل مسائل ریاضی میباشند. این خرده سیستمهای پردازشگر براساس الگوهای فعالیت مغزی و اطلاعات ساختاری مغز تبیین میشوند. دانشمندان این رشته از روشهای متنوعی برای مطالعه مغز استفاده میکنند، از قبیل بررسی تأثیر داروها و مواد شیمیایی روی مغز (نوروفارماکولوژی)، ثبت نوارهای مغزی، ثبت تحریک سلولی، تحریک مستقیم مغز حین عمل جراحی، مداخله غیر مستقیم در عملکرد مغز و تصویربرداری با استفاده از ابزارهایی پیشرفته.
این رشته که در دهه ۱۹۹۰ به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافت همچنان به رشد خود ادامه میدهد و علاوه بر بررسی مسائل کلی شناختی مانند حافظه، توجه، هشیاری، یادگیری و غیره، دارای زیرشاخههای متعددی شده است که از جمله میتوان به حوزههای بین رشتهای عصب شناسی روان پزشکی، عصب شناسی زبان شناسی، عصب شناسی علوم اجتماعی، عصب شناسی اقتصاد، عصب شناسی بازاریابی، عصب شناسی زیبایی شناسی، عصب شناسی الهیات اشاره کرد.
زبانشناسی شناختی
در زبان شناسی شناختی زبان همچون یک جزء اساسی شناخت انسان با کارکردی شناختی تلقی میشود. از این منظر زبان هم محصول تفکر است و هم وسیله تفکر. زبانشناسی شناختی از ساختار ظاهری زبان فراتر رفته و به بررسی عملیات بنیادی بسیار پیچیدهتری میپردازد که موجد دستور زبان، مفهوم سازی، سخن گفتن و تفکر است. رویکرد نظری این حوزه بر پایه مشاهدات تجربی و آزمایشهای علمی روانشناسی و علم اعصاب استوار است و هدف آن فهم چگونگی بازنمایی اطلاعات زبانی در ذهن، چگونگی یادگیری زبان، چگونگی درک و استفاده از آن و چگونگی ارتباط اجزای سازنده شناخت است. برخی از زیر شاخههای اختصاصی زبان شناسی شناختی، معناشناسی واژگانی، رویکرد شناختی به دستور زبان و استعارههای شناختی است.
فلسفه ذهن
فلسفه ذهن شاخهای از فلسفه است که به مطالعه ماهیت ذهن، فعالیتهای ذهن، خصوصیات ذهن، هشیاری و رابطه آنها با بدن مادی میپردازد. نقش فلسفه در علوم شناختی فراتر از نقشی است که فلسفه در علوم دیگر دارد. فلسفه، در حوزههای مختلف معرفت بشری با پرسش سؤالات اساسی و تهیه پاسخ آنها علوم مختلف را پایه ریزی میکند، به طوری که پس از شکل گیری دانشی که قادر به پاسخگویی به آن سؤالات باشد، یک قدم از آن حوزه عقب مینشیند.
اما فلسفه ذهن در علوم شناختی نقشی فراتر از پایهریزی این علم از طریق پرسشهای اساسی دارد. بسیاری از رویکردهای بنیادی که اکنون در علوم شناختی نقش محوری دارند محصول نظریهپردازی منطقدانان و فلاسفه میباشند.
البته، فلاسفه ذهن نیز به نوبه خود از پیشرفت علوم شناختی برای پیشبرد نظریههای خود بهره برداری میکنند. بدین ترتیب فلسفه ذهن نه تنها در پایهریزی علوم شناختی نقش به سزایی داشته است، بلکه بهعنوان یک جزء اصلی تشکیل دهنده علوم شناختی، با سایر علوم تشکیل دهنده این حوزه رابطه متقابل و پویایی دارد.
حوزههای کاربردی علوم شناختی
بی تردید از آنجا که حیات انسان و جامعه وابسته به کارکردهای مغزی اوست، شناخت ما از مغز و ذهن میتواند تأثیر بسزایی بر همه ابعاد حیات انسان داشته باشد. در این میان هوش مصنوعی و ساخت رایانههایی که بتواند وظایف انسان را انجام دهند، پزشکی و جبران آسیبهای مغزی و شناختی، آموزش و پرورش، سلامت روانی و اجتماعی، سیاست و افکار عمومی، امنیت و دفاع، اقتصاد و بهزیستی، مهندسی و رابطه انسان و فناوری از اهمیت بیشتری برخوردارند. همه این حوزهها با علوم شناختی رابطهای تنگاتنگ دارند و به همین دلیل رشتههایی چون هوش مصنوعی، آموزش و پرورش شناختی، روان درمانی شناختی، شناخت اجتماعی و روان شناسی سیاسی، روان شناسی تحلیل اطلاعات و رسانههای گروهی، علوم دفاعی شناختی، اقتصاد شناختی، مهندسی شناختی و غیره پدید آمدهاند تا با استفاده از یافتههای علوم شناختی، زمینه استفاده بهینه از ظرفیتهای شناختی را فراهم ساخته، کاستیهای آنرا جبران و از بروز خطاهای ذهنی انسان جلوگیری نمایند. در زیر به برخی از این حوزههای کاربردی مختصراً اشاره میشود:
مداخله تشخیصی و درمانی
با استفاده از یافتههای علوم شناختی میتوان زمینههای بالقوه اختلالاتی مانند خوانش پریشی (دیسلکسی) و درخودماندگی را در کودکان از طریق تصویر برداری عصبی پیش بینی کرد و با انجام مداخله به موقع عصب شناختی و تصویر برداری مجدد از آن، از ترمیم آن مطمئن گشت. اینگونه مداخلات عصب شناختی راه را برای معالجه بسیاری از کاستیهای عصبی باز میکند و فصل جدیدی را در علم اعصاب پدید خواهد آورد.
از جمله این مداخلات دستکاری ژنتیک و کاشت سلولی است. اینک به منظور تقویت عصبی و رفع کاستیها و فساد عصبی، دانشمندان در حال تجربه دستکاری ژنتیک سلولهای عصبی، کاشت آن و سلول درمانی یا پیوند عصبی هستند. البته هنوز در ابتدای راه هستیم. یکی از دانشمندان علم اعصاب به نام مارتا فرح میگوید: “بیست سال پیش معقول به نظر نمیرسید که دانشمندان علم اعصاب در باره نمایههای مغزی مربوط به راستی در برابر دروغ، حافظه قابل ارزیابی در برابر حافظه کاذب، احتمال ارتکاب جنایات خشونت بار در آینده، سبکهای استدلال اخلاقی، نیت همکاری و حتی محتوای خاص آگاهی، حتی پیشنهادهایی داشته باشند. امروز نیز معلوم نیست برای بیست یا پنجاه سال بعد چه خواهیم داشت”. آنچه قطعی است شروع مداخله عصبی در مورد حیوانات است که تا به حال نتایج چشمگیری داشته است. برای مثال، محققان موسسه مطالعات زیست شناختی سالک و دانشگاه کالیفرنیا در سندیگو موفق شدهاند از دست دادن حافظه را در موشها با جلوگیری از تولید نوعی پروتئین که در ایجاد پلاکهای مغزی مؤثر است، کنترل کنند یا در کشور خودمان همپای برخی از کشورهای پیشرفته تحقیق در باره کشت و کاشت سلولهای عصبی و ترمیم سلولهای فاسد شده از طریق سلول درمانی در سطح آزمایشگاهی آغاز شده است.
هوش مصنوعی
هوش مصنوعی دانش ساخت رایانههایی است که بتواند کارهایی را انجام دهد که انجام آن توسط انسان نیاز به هوشمندی و شعور دارد. تحقیقات انجام شده در هوش مصنوعی عمدتاً متمرکز بر یادگیری، حل مسئله، ادراک، پردازش زبان بوده است. با پیشرفتهایی که در زمینه هوش مصنوعی و تولید سامانههای هوشمند به دست آمده است میتوان بین شناخت طبیعی و شناخت مصنوعی پیوند بر قرار کرد. وسایل ارتباطی و واسطهایی که امروز برای جبران کاستیهای شناختی تجربه میشود این امید را زنده ساخته است که بتوان در آینده بخشی از این کاستیها را ترمیم کرد. از جمله استفاده از رایانههایی است که معلولین میتوانند با امواج مغزی خود آنرا اداره کنند و مثلاً مطالب خود را بدون استفاده از انگشتان خویش بر روی آن تایپ کنند، یا رایانههایی که امواج مغزی فرد معلول را به کلام تبدیل مینماید. تولید دست و پای مصنوعی نیز دست آورد دیگر دانشمندان علوم شناختی است که با اتصال به سلسله اعصاب فرد میتواند فقدان عضو او را جبران کند. برخی از دانشمندان علوم شناختی پیش بینی میکنند که با کمک دانشمندان هوش مصنوعی بتوانند رایانههایی بسازند که ایدهها را درک کند و به پردازش معنایی بپردازد، رایانههایی که هوشهای چندگانه را تشخیص دهند و به رفع ضعف فرد در یک هوش خاص کمک کنند، رایانههایی که بتوانند به معنای واقعی کلمه با انسان مکالمه کنند و درک متقابل داشته باشند.
در زیر به برخی از کاربردهای هوش مصنوعی اشاره میشود:
شناخت الگو یا ادراک حسی مانند بازشناسی بصری حروف الفبا، بازشناسی گفتار، بازشناسی صدا، بازشناسی چهره.
ارتباط مغز و رایانه (BCI) که ممکن است از طریق آن به صورت یک سویه و یا دو سویه بین رایانه و مغز اطلاعات مبادله گردد. مطالعات BCI بیشتر بر روی ابزارهای کاشته شده در مغز حیواناتی انجام شده است که دچار نقص حرکتی، بینایی و یا شنوایی بودهاند، ولی در سالهای اخیر در مورد انسانهایی که دچار نقص بینایی، شنوایی و یا حرکتی شدهاند نیز کاشت ابزار صورت گرفته است. طراحی این ابزارها بر اساس مطالعات علم اعصاب شناختی صورت میگیرد. بر این اساس، مغز با ابزاری که بتواند از نظر دریافت و ارسال سیگنالها به آن کمک کند سازگار میشود و بدین ترتیب، اندامهای مصنوعی از طریق ابزارهای رایانهای به نحوی کنترل میشوند که گویی توسط مغز کنترل شده باشند. هدف نهایی BCI آن است که مغز به رایانه وصل شود، به طوری که بتوان قابلیتهای بیشتری را از آن انتظار داشت.
تقویت شناختی:
تقویت شناختی به معنای ارتقاء توانمندیهای مغز در زمینه کارکردهای شناختی از جمله ادراک، توجه، هشیاری، حافظه، تصمیمگیری، تجزیه و تحلیل، استدلال، تعادل خلقی و غیره میباشد. تلاش محققین علوم شناختی و علم اعصاب شناختی اصالتاً متمرکز بر شناخت هرچه بیشتر کارکردهای مغزی است، ولی در عین حال یافتههای آنها در دسترس شاخههای دیگر علوم از جمله داروسازی، برای تولید داروهای تقویت کننده توانمندیهای فوق الذکر قرار میگیرد. رشتههای دیگر از جمله علوم رایانه، مهندسی پزشکی، سلولهای بنیادی، الکترونیک، بیومکانیک، فناوری نانو و عصب شناختی رایانهای همگی در صدد تولید مواد دارویی، وسایل و روشهایی هستند که بتواند، توانمندیهای شناختی انسان را افزایش دهد.
تشخیص
عملکرد حوزه تشخیص در هوش مصنوعی ایجاد الگوریتمها و تکنیکهایی است که بتواند تشخیص دهد آیا رفتار یک سیستم خاص بهنجار است یا خیر. اگر سیستم به درستی کار نکند الگوریتم مذکور باید قادر به تشخیص محل دقیق اختلال و نوع اختلال باشد. در این حوزه میتوان از سیستمهای خبره نام برد. این سیستمها برنامههایی است که از دانش و مهارتهای تحلیلی یک یا چند انسان صاحب تخصص در یک حوزه خاص برخوردار میباشد و از اطلاعات فوق برای حل مشکلات بهوجود آمده استفاده میکند. بهعنوان مثال میتوان از سیستمهای خبره که در تشخیص و درمان پزشکی بهکار میرود یاد کرد.
روباتها
روبات یک عامل مصنوعی الکترومکانیکی است که ظاهر و حرکاتش هدف و مقصود معینی را دنبال میکند. روباتها را میتوان براساس عملکردشان به دو گروه صنعتی و خانگی تقسیم کرد.
بازیهای رایانهای
در بازیهای رایانهای، بازیگرها طوری طراحی میشوند که هوشمند به نظر میآیند. نمونه برجسته استفاده از این فنآوری را میتوان در شطرنج باز Deep Blue، ساخته IBM مشاهده کرد که توانست گاری کاسپاروف [۴۳] قهرمان شطرنج جهان را در سال ۱۹۹۶ شکست دهد.
آموزش و پرورش شناختی
یافتههای علوم شناختی تأثیرات عمیقی را در سالهای اخیر بر آموزش و پرورش بر جای گذاشته است به طوری که امید آن میرود که اثر بخشی این نهاد کهن روز به روز ارتقا یابد. اینک کشورهای پیشرفته پروژههای سنگینی را در زمینه کاربرد علوم شناختی در آموزش و پرورش در دست اجرا دارند و با تأسیس مدارس شناختی در حال تجربه این رویکرد در آموزش و پرورش هستند. برای مثال سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) در سال ۱۹۹۹ پروژهای مطالعاتی را آغاز کرد که “علوم یادگیری و تحقیقات مغز” نام گرفت. این سازمان طی نشستهایی در آمریکا، کانادا و ژاپن با همفکری جمعی از دانشمندان برجسته از سایر کشورها به بررسی این موضوع پرداخت و سرانجام در سال ۲۰۰۲ گزارشی را تحت عنوان “شناخت مغز: به سوی علم جدید یادگیری” منتشر ساخت.
همچنین کشورهای اروپایی در صدد برآمدهاند نظام آموزشی خود را بر اساس یافتههای جدید علمی بازسازی کنند و گزینههای مختلفی را به عنوان گزینههای جایگزین مطرح سازند که موجب دگرگونی بنیانی نظام آموزش و پرورش خواهد گردید. یکی از این گزینهها تکیه بیشتر بر آموزش انفرادی به جای آموزش جمعی با استفاده از محیطهای مجازی است.
بدین منظور سازمان همکاری اقتصادی و توسعه از سال ۱۹۹۷ پروژهای را در دست مطالعه دارد تا آینده مدارس را طی ۲۵-۱۵ سال بعد طراحی نماید. آنها شش گزینه را مورد توجه قرار دادهاند که در تحلیل سیاست آموزشی سال ۲۰۰۱ OECD، تحت عنوان “مدارس ما چه آیندهای خواهند داشت؟” منتشر شده است. در سال ۲۰۰۳ نیز مجمع OECD تحت عنوان “مدرسه داری برای فردا” به بررسی این شش گزینه پرداخته است [۴۶].
روان درمانی شناختی
رشته روان درمانی شناختی به عنوان رویکردی جدید در روان شناسی بالینی و روان پزشکی توانسته است توفیقات قابل توجهی را در درمان اختلالات رفتاری و روانی به ارمغان آورد. از جمله توفیقات روان درمانی شناختی، معالجه معتادین به مواد مخدر است، به طوری که مؤثر بودن این رویکرد به خوبی به اثبات رسیده است. در سایر زمینههای اختلالات روانی نیز امروزه رویکرد شناختی چه به تنهایی و چه در تلفیق با فنون رفتار درمانی یکی از شیوههای مؤثر روان درمانی تلقی میشود به طوری که نشان داده شده است اثر این نوع معالجات ماندگارتر بوده، احتمال بازگشت مجدد بیماری کاهش مییابد.
شناخت اجتماعی و روان شناسی سیاسی
علوم شناختی به تحلیل و درک رویدادهای اجتماعی و رفتارهای سیاسی نیز کمک شایان توجهی میکند. نحوه شکل گیری گروههای اجتماعی و نقش شناخت در آن، درگیریهای قومی، نژادی و مذهبی، نقش رهبران اجتماعی- سیاسی و شخصیت آنها در رفتارهای سیاسی- اجتماعی، نقش شناخت، هویت اجتماعی، هیجان و نگرش در رفتارهای اجتماعی و سیاسی، افراط گرایی و مناقشات بین المللی همگی از موضوعات مورد علاقه روان شناسی سیاسی و جامعه شناسی شناختی است.
روان شناسی تحلیل اطلاعات و رسانههای گروهی
یکی از حوزههای کاربردی متأثر از یافتههای علوم شناختی، روان شناسی تحلیل اطلاعات و رسانههای گروهی است. روان شناسی شناختی در درک خطاهای شناختی که منجر به تصمیمات نادرست میگردد و نیز طراحی بهترین شیوه تأثیر گذاری بر افکار عمومی به این حوزه کمکهای مهمی میرساند. دستگاههای اطلاعاتی یکی از کاربران یافتههای علوم شناختی برای تحلیل اطلاعات هستند. رسانههای گروهی نیز برای جذب افکار عمومی و تأثیرگذاری بر آن از اصول روان شناسی شناختی بهره میبرند. زبان شناسی شناختی نیز در استفاده از استعارههای مناسب به این حوزه کمک ارزشمندی انجام میدهد.
روان شناسی تغییر ذهن
یکی از زمینههای جذاب در روابط فردی و جمعی مقوله تغییر ذهن است. چگونه ما میتوانیم در روابط شخصی و اجتماعی خود بر دیگران تأثیر بگذاریم و اساساً تحول ذهنی و فکری چگونه پدید میآید. این موضوعی است که نظر دانشمندان علوم شناختی را به خود جلب کرده، به طراحی راهکارهایی برای تغییر ذهن خود و دیگران انجامیده است. روان شناسی شناختی و زبان شناسی شناختی به این حوزه نیز کمک شایان توجهی میکنند.
علوم دفاع شناختی
یافتههای علوم شناختی در قلمروی دفاعی و امور امنیتی نیز میدان فعالیت وسیعی کسب کرده است، به طوری که نیروهای مسلح کشورهای پیشرفته در کنار توسل به قدرت سخت از کاربرد قدرت نرم غافل نمانده با استفاده از یافتههای علوم شناختی در جستجوی راهکارهای عملی برای تأثیر گذاری بر فکر و ذهن فرماندهان و نیروهای مسلح رقیب و انحراف افکار ایشان هستند. همچنین کاربرد دقیق سلاح، پرهیز از خطاهای شناختی و نیز استفاده از دستورالعملهای شناختی به منظور بالابردن ضریب دقت و صحت تصمیمات نظامی، به ویژه در هنگام فوریتها از زمینههایی است که علوم شناختی میتواند کمک قابل توجهی به علوم دفاعی انجام دهد.
اقتصاد شناختی
یکی از مسائل مهم در اقتصاد و بازرگانی مقوله تصمیم گیری و داوری است. تصمیم گیری و عوامل مؤثر در آن موضوع مورد علاقه علوم شناختی به ویژه روان شناسی شناختی و زبان شناسی شناختی نیز میباشد. اقتصاد شناختی در کنار نظریههای دیگر تصمیم گیری همچون انتخاب عقلانی موسع یا محدود، نظریه بازیها، نظریه پویایی سیستمها میتواند به درک فرایند تصمیم گیری در اقتصاد و بازرگانی کمک کند.
مهندسی شناختی
رابطه انسان و فناوری، به ویژه ماشین، موضوعی است که در مهندسی شناختی مورد مطالعه قرار میگیرد. در این زمینه راههای بهبود فناوریها و ماشین آلات به نحوی که کاربرد آنها برای انسان مطلوبتر باشد و نیز بررسی خطاها و اشتباهاتی که در هنگام استفاده از آن، به ویژه در مراکز حساسی چون نیروگاهها، برجهای فرودگاه وتاسیسات هستهای ممکن است رخ دهد، از موضوعاتی است که مورد علاقه مهندسی شناختی است.
معرفی ستاد
سخن دبیر ستاد
تاریخچه
تاریخچه علوم شناختی در ایران:
اولین تلاش جهت معرفی علوم شناختی در ایران را باید به نام مرحوم دکتر لوکس استاد برجسته دانشکده فنی دانشگاه تهران ثبت کرد. او توجه دانشجویان را به اینحوزه جدید دانش و فناوریجلب کرد و شاگردان برجستهای تربیت نمود. به همت آن مرحوم در سال ۱۳۷۵ “پژوهشکده سیستمهای هوشمند” در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات تأسیس شد که ریاست آن تا سال ۱۳۷۷ بر عهده آن مرحوم بود و در فاصله سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۱ ریاست آنرا دکتر شاهین روحانی بر عهده داشت. در سال ۱۳۸۱ پژوهشکده سیستمهای هوشمند به “پژوهشکده علوم شناختی” تغییر نام یافت و دکتر حسین استکی ریاست آن را بر عهده گرفت که هنوز با همین نام به فعالیت خود ادامه میدهد و دوره دکتری علوم اعصاب شناختی (گرایش مغز و رایانش) را ارائه میدهد.
از سوی دیگر در سال ۱۳۷۷ به همت دکتر سید کمال خرازی و تنی چند از اساتید روان شناسی و روان پزشکی موسسه مطالعات علوم شناختی به عنوان یک موسسه غیر انتفاعی با هدف انجام پژوهش در زمینه علوم شناختی تأسیس گردید که ریاست آن با دکتر جواد علاقه بند راد بود. در سال ۱۳۸۲ این موسسه توانست مجوز برگزاری دورههای دکتری و کارشناسی ارشد را از وزارت علوم دریافت کند و تحت عنوان «پژوهشکده علوم شناختی» به تربیت دانشجو بپردازد. ریاست این پژوهشکده به ترتیب پس از دکتر علاقه بند راد با دکتر حمید رضا نقوی، دکتر رضا زمانی و دکتر حمید رضا پور اعتمادبوده است.
پژوهشکده علوم شناختی دوره دکتری در رشتههای علوم اعصاب شناختی (گرایش مغز و شناخت)، روان شناسی شناختی، مدلسازی شناختی، زبان شناسی شناختی و فلسفه ذهن و همچنین دوره کارشناسی ارشد در رشتههای روان شناسی شناختی و ذهن، مغز و تربیت را ارائه میدهد و سالانه از طریق کنکور سراسری دانشجو میپذیرد.
در سال ۱۳۸۷ به منظور توسعه علوم و فناوریهای شناختی در سطح ملی، شورایعالی اتقلاب فرهنگی به دکتر خرازی مأموریت داد پیش نویس سند راهبردی توسعه این دانش و فناوری نوین را تهیه نماید. این مهم در کارگروهی به ریاست او و با همکاری جمعی از اساتید رشتههای مختلف علوم شناختی انجام گرفت و در شورای تخصصی تحول در نظام آموزشی به تصویب اولیه رسید و نهایتاً در سال ۱۳۹۰ در صحن شورایعالی مصوب و توسط رئیس جمهور وقت ابلاغ گردید. همچنین در سال ۱۳۹۰ شورایعالی انقلاب فرهنگی با تصویب سند نقشه جامع علمی کشور حوزه علوم شناختی را به عنوان اولویت الف علمی کشور ذکر و معرفی نمود.
از سوی دیگر، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال ۱۳۹۰ با تأسیس کمیته علوم و فناوریهای شناختی به تدوین برنامههای دورههای دکتری و کارشناسی ارشد پرداخت. این کمیته که ریاست آنرا دکتر خرازی بر عهده دارد تا به حال با کمک مؤسسات و اساتید حوزههای مختلف علوم شناختی موفق شده است برنامه درسی دورههای دکتری روان شناسی شناختی، زبان شناسی شناختی، مدلسازی شناختی، فلسفه ذهن را تدوین و به تصویب برساند و برنامه دکتری علوم اعصاب شناختی را مورد بازنگری قرار دهد. همچنین برنامه دورههای کارشناسی ارشد روان شناسی شناختی و دوره ذهن، مغز و تربیت نیز در همین کمیته تدوین و به تصویب شورای برنامه ریزی وزارت رسیده است.
در سال ۱۳۹۱ بر اساس مفاد سند مزبور، ستاد راهبری توسعه علوم و فناوریهای شناختی در معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور تأسیس و دکتر سید کمال خرازی به دبیری این ستاد منصوب گردید. ستاد عملاً از تابستان سال ۱۳۹۱ کار خود را آعاز و به تمهید مقدمات پرداخت. هم اینک ستاد راهبری توسعه علوم و فناوریهای شناختی فعالانه در جهت اجرای وظایف محوله در سند راهبردی تلاش میکند و با تأسیس پایگاه اطلاع رسانی خود با آدرس www.cogc.ir به حمایت از دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، اساتید و دانشجویانی که در حوزه علوم و فناوریهای شناختی به پژوهش اشتغال دارند میپردازد.
خوشبختانه، تعداد دانشگاهها و مراکزی که به تربیت دانشجو در رشتههای مختلف زیر شاخه مجموعه علوم شناختی میپردازند رو به افزایش است و در این میان میتوان به اسامی زیر که موفق به دریافت مجوز برگزاری رشتههای مزبور که در دفترچه کنکور ذیل گروه علوم پایه و تحت عنوان مجموعه علوم شناختی معرفی میشوند، شدهاند اشاره کرد:
پژوهشکده علوم شناختی پژوهشگاه دانشهای بنیادی (مرکز فیزیک نظری و ریاضیات)
پژوهشکده علوم شناختی (غیر انتفاعی)
پژوهشکده علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی
دانشگده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تبریز
دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد
دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه کردستان (در دست اقدام)
دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه سمنان (در دست اقدام)
سند
مشروعیت حقوقی
علوم و فناوریهای شناختی در سند نقشه جامع علمی کشور جزو اولویتهای الف ذکر شده است. از آبان ماه سال ۹۰ وبا تصویب «سند راهبردی علوم وفناوریهای شناختی» ستاد راهبری توسعه علوم و فناوریهای شناختی پایه گذاری شده است تا برای توسعهٔ این علوم وفناوری ها در کشور ظرفیت سازی و خط مشی گذاری بکند و فرصتهای حمایتی و توانمند سازی بایسته برای تولید، انتقال و اشاعه این علوم وفناوری ها، و بهره گیری از آنها در توسعه ملی و ارتقای شرایط زیست انسان ایرانی وکیفیت زندگی او را فراهم بیاورد و به ثمر رسیدن و اثربخشی این سیاستها واقدامات را مورد ارزشیابی مداوم ومنظم قرار بدهد
علوم شناختی، حوزههایی همچون علم اعصاب، روان شناسی، زبان شناسی، هوش مصنوعی و فلسفه ذهن را دربر میگیرد و از این طریق کاربردی وسیع در رشتههایی مانند پزشکی، آموزش و پرورش، جامعه شناسی، سیاست، علوم اطلاعات، ارتباطات و رسانههای گروهی، مهندسی پزشکی، مهندسی فرمان و کنترل و حتی علوم دفاعی پیدا میکند.
حمایتها
توجه به علوم و فناوریهای شناختی به دلیل تأثیر شگرف و مستقیم آن بر روی زندگی تک تک انسانها به سرعت رو به افزایش است. این امر را در میزان رشد فعالیتهای پژوهشی و آموزشی به همراه افزایش ابزارها و کاربردهای علوم و فناوریهای شناختی در کل دنیا، به خصوص در کشورهای پیشرو میتوان مشاهده کرد. رصدها نشان میدهد که نتایج علمی و کاربردی علوم وفناوریهای شناختی نقش بسیار پررنگتری در تحول آینده جوامع ایفا خواهند کرد. لذا به موازات کشورهای پیشرو، توسعه علوم و فناوریهای شناختی از اولویتهای ملی در جمهوری اسلامی ایران شناخته شده است. این ستاد در سطح ملی مسئولیت برنامهریزی برای این هدف با ارزش و پر اهمیت ملی و هدایت حمایتهای لازم از آن را بر عهده دارد.
علوم وفناوریهای شناختی، حوزهای نوین، و چند رشتهای میان رشتهای و به غایت پویاست. لذا جهت پیشرفت در و بهرهمندی از این حوزه، تسهیل و سرعت بخشیدن به کسب و تولید علم روز آمد، توسعه و به کارگیری فناوریهای شناختی متناسب با شرایط و نیازهای ملی و همچنین تربیت نیروی انسانی محقق چندین وجهی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این امر در سطح کلان از طریق حمایت از طراحی و اجرای مطلوب طرحهای پژوهشی و توسعه فناوری در راستای اولویتهای کشور، ایجاد دورههای دانشگاهی، رسالههای دکتری و کارشناسی ارشد، برگزاری کارگاههای آموزشی و کنفرانسهای تخصصی به همراه شرکت فعال در مجامع علمی بین المللی به موازات توسعه زیر ساختهای پژوهشی – آموزشی انجام میشود.
با توجه به ماهیت این حوزه و شرایط کشور، حمایتهای ستاد به گونهای طراحی شدهاند که علاوه بر پشتیبانی از فعالیتهای علمی محققان و استادان متخصص در علوم و فناوریهای شناختی، موجبات مهاجرت علمی محققان رشتههای مربوطه به این نیز فراهم شود. به علاوه، حمایت از فعالیتهای ترویجی در حوزه علوم وفناوریهای شناختی از نظر این ستاد از اهمیت ویژهای برخوردار است. آشنا نمودن آحاد جامعه با علوم وفناوریهای شناختی و دستاوردهای علمی و عملی اصیل آن، زمینهساز افزایش بکارگیری آنها و بالطبع افزایش رفاه فردی و اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی انسان میشود. جذب جوانان علاقمند در سطوح مختلف سنی و علمی به تحصیل و فعالیت در این حوزه از دیگر اهداف حمایت از فعالیتهای ترویجی است.
فرصتهای آموزشی و پژوهشی
علوم شناختی و فناوریهای آن از حوزههای بسیار جدید دانش به شمار میآیند. به علاوه، علوم شناختی دانشی چندوجهی و میانرشتهای است. این بدان معنا است که این دانش جنبههای بسیار مختلفی دارد و لذا به عنوان یک علم تک رشتهای قابل تحصیل نیست و بلکه باید به صورت چند رشتهای به آن نزدیک شد. این امر هر چند به پیچیدگی آن میافزاید اما یکی از جذابیتهای اصلی این حوزه است.
برای ورود به این حوزه از دانش، علاقهمندان لازم دارند که ابتدا در یکی از زمینههای مرتبط تحصیل کنند و از طریق آن به علوم شناختی وارد شوند. به عبارت دیگر، تحصیل در قالب دورههای رسمی دانشگاهی در این حوزه در دوره دکتری و تا حد محدودتری در دوره کارشناسی ارشد آغاز میشود. اما فعالیتهای علمی و کاربردی در علوم و فناوری شناختی میتواند حتی از دورهٔ کارشناسی و با مطالعه و تحقیق در زمینههای علمی و کاربردی این حوزه آغاز شود.
برای گذراندن تحصیلات تکمیلی در حوزه علوم و فناوریهای شناختی، میتوان ابتدا در رشتههایی مانند پزشکی، زیستشناسی، روانشناسی، مهندسی برق، مهندسی و علوم کامپیوتر، مهندسی پزشکی، فلسفه، فیزیک، و ریاضی تحصیلات پایه را به انجام رسانید و سپس وارد دورههای تحصیلات تکمیلی علوم شناختی شد. فعالیت در حوزههای تخصصی علوم شناختی منحصر به ورود به دورههای رسمی علوم شناختی نیست. علاقمندان میتوانند با شرکت در کارگاههای تخصصی و باشگاه مجلات، و گذراندن تعدادی از دروس پایه لازم در این حوزه از دریچه حوزه تخصصی خود به تحقیق در این دانش جذاب بپردازند.
سیاستها و اولویتها
با توجه به وسعت گسترهٔ حوزه علوم و فناوریهای شناختی و چندرشته ای بودن آن، حمایت از فعالیتهای تحقیقاتی، آموزشی و ترویجی قابل انجام در بازه زمانی مشخص با محدودیت روبرو است. همچنین، نظر به نو بودن این حوزه در دنیا و خصوصاً در ایران، کشور از نظر تعداد و تنوع تخصصهای لازم با محدودیتهایی روبرو است. این در حالی است که توسعه سریع کیفی وکمی علوم و فناوریهای شناختی در کشور، با توجه به اهمیت ویژهٔ آن در آینده نزدیک در سطوح مختلف کاربردی یک نیاز استراتژیک و ملی است. از طرف دیگر، امروزه شاهد علاقمند شدن و مهاجرت علمی متخصصان از رشتههای مختلف به حوزه علوم و فناوری شناختی هستیم. و مهم آن که، هر قدم صحیح و حتی کوچک در توسعه علوم و فناوریهای شناختی، خصوصاً جنبههای کاربردی آن، بر زندگی آحاد جامعه تاثیرگذار خواهد بود. لذا ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی اولویتهای پژوهشی، توسعه زیرساخت، آموزش و ترویجی خود در سه سال اول کار خود را با توجه به این موارد تنظیم نموده است. جهت طراحی اولویتها ده گام اصلی زیر برداشته شده است. ستاد به عنوان یک نهاد ملی، با بهره مندی از بازخورد متخصصان و کاربران، این اولویتها را در بازههای معین مورد بازبینی قرار خواهد داد.
مراحل ده گانه تهیه اهداف و سیاستهای ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی تا سال ۱۳۹۶
(دیماه ۹۱ الی خرداد ۹۲)
گام ۱: ایجاد کمیته برنامه ریزی در ستاد با عضویت دبیر و مدیران ستاد و مشاورین روش شناسی از دی ماه ۹۱ در پاسخ به تعهدات ناشی از بند ۳ ماده ۸ سند توسعه علوم و فناوریهای شناختی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۰ برای «تدوین نقشه راه توسعه علوم و فناوریهای شناختی و اولویت بندی در این حوزه»
گام ۲: بررسی برنامههای استراتژیک و اولویتهای پژوهشی مراکز اصلی مرتبط با حوزه علوم شناختی در کشورهای پیشرو در سطح جهان و بازدیدهای رسمی و غیررسمی از مراکز فعال در حوزه در کشورهای روسیه، چین، کره جنوبی، اتریش و آمریکا در طی یک سال اخیر
گام ۳: برگزاری ۵ جلسه هم اندیشی گروهی با اساتید فعال در حوزه علوم و فناوریهای شناختی در کارگروههای تخصصی علوم اعصاب سلولی و ملکولی، علوم اعصاب شناختی، علوم اعصاب محاسباتی، روان شناسی شناختی، آموزش و پرورش شناختی از دیماه تا اسفند ماه ۹۱.
لیست افراد مدعو در این جلسات به شرح ذیل است: آقایان و خانمها، دکتر عبدالمالکی، دکتر فتح الهی، دکتر حق پرست، دکتر حق گو، دکتر جهانگیری، دکتر جغتایی، دکتر نقوی، دکتر نیک بین، دکتر نوربخش، دکتر صریحی، دکتر سمنانیان، دکتر شاهسوند، دکتر زرین دست، دکتر امانی، دکتر بدریان، دکتر دوایی، دکتر دلگشایی، دکتر فیاض بخش، دکتر حجازی، دکتر کدیور، دکتر کاروشکی، دکتر مقدم، دکتر نوری، دکتر رمضانی، دکتر شکوهی یکتا، دکتر تلخابی، مهندس نصرت، دکتر عبدالهی، دکتر اسماعیلی، دکتر قاسم زاده، دکتر گودرزی، دکتر حق شناس، دکتر حاتمی، دکتر کاظمی، دکتر مرادی، دکتر نجاتی، دکتر پوراعتماد، دکتر تقوی، دکتر تهرانی دوست، دکتر وفائی، دکتر اعرابی، دکتر بدیع، دکتر باقری، دکتر دلیری، دکتر ابراهیم پور، دکتر عرفانیان، دکتر نیلی، دکتر صالحی، دکتر سلطانیان، دکتر یونسی
گام ۴: بازدید از مجموعهای از مراکز منتخب پژوهشی فعال در حوزه علوم و فناوریهای شناختی در کشور
گام ۵: برگزاری جلسات متعدد فردی با اساتید برجسته داخلی و بین المللی پیرامون اهداف، سیاستهای توسعه علوم و فناوریهای شناختی در کشور
گام ۶: برگزاری ۱۲ جلسه توسط کمیته برنامه ریزی ستاد برای تهیه متن مقدماتی اهداف، سیاستها و نتایج مورد انتظار براساس مستندات تهیه شده در طی جلسات و بازدیدها و منطبق بر چارچوبهای ارائه شده از اسناد بالادستی
گام ۷: ارائه چارچوبها، اصول و بندهای اهداف و سیاستها در جلسه هم اندیشی در تاریخ ۱۷/۲/۱۳۹۲ با دعوت از ۹۵ تن از صاحبنظران و اساتید فعال در حوزه علوم و فناوریهای شناختی و دریافت نظرات و پیشنهادات در جلسه با حضور فعال ۴۴ تن به شرح اساتید آقایان دکتر: ابراهیم پور، پور اعتماد، ترابی نامی، احمدی پژوه، تهرانی دوست، اسدالهی، توحیدخواه، افتاده حال، جغتایی، حاتمی، حق پرست، دلیری، دوایی، ستاره دان، سلطانیان زاده، سمنانیان، سوداگر، سیدصالحی، شاهسوند آنانلو، شریعت، عباسیان، عرفانیان، کارشکی، مرادی سبزواری، مقدم، حسینزاده دهکردی، حسینیان مقدم، مهاجرزاده، نجاتی، نجار عرابی، نصرت، نقدی، نقوی، یونسی، رشیدی پور، زیبایی، عقابیان، لشگری، لطیفی، نصیرانی مقدم، نیلی پور، عبدالاحد
گام ۸: اصلاح و تکمیل سند در جلسات کمیته برنامه ریزی ستاد براساس نظرات ارائه شده در جلسه هم اندیشی
گام ۹: ارائه متن نهایی شده سند در جلسهای مشورتی در تاریخ ۸/۳/۱۳۹۲ با دعوت از اساتید کلیدی فعال در حوزههای مختلف و دریافت نظرات، پیشنهادات و تأییدات نهایی. لیست افراد دعوت شده در جلسه به شرح ذیل است. جناب آقای/ سرکارخانم دکتر: استکی، بی جن خان، پور اعتماد، تلخابی، تهرانی دوست، جغتایی، دوایی، زرین دست، سلطانیان زاده، سمنانیان، سوداگر، عرفانیان، عقابیان، فتح الهی، قاسم زاده، مرادی، معتمدی، مکری، نجار اعرابی، نقوی، نیلی پور، وحید، نوروزیان
گام ۱۰: تصویب نهایی اهداف و سیاستها در جلسه ستاد در تاریخ ۲۳/۳/۱۳۹۲ و ابلاغ عمومی از طریق وب سایت رسمی ستاد.
اولویتهای پژوهشی، توسعه فناوری و زیر ساخت ۱۳۹۳-۱۳۹۵
پیشرفت و توسعه علوم و فناوریهای شناختی، کم و بیش همچون سایر علوم، حاصل ترکیبی متناسب از پژوهشهای بنیادی و کاربردی است. شاید بتوان مسئله اصلی و مرکزی این حوزه را شناخت کامل مغز-ذهن همراه با کارکردهای آن دانست. در واقع به نظر میرسد دست یافتن به راه حلها و ابزارهای شناخت-محورِ جامع و مانع تابعی از میزان دانش ما از ساختار و عملکرد مغز-ذهن است. اما تا رسیدن به این نقطه آرمانی، که دور مینماید، میتوان و باید، همراه با تحقیقات بنیادی و توسعه فناوری، با استفاده از دانش و فناوریهای موجود به ارتقای کیفیت زندگی آحاد جامعه همت گمارد، زیرا بسیاری از معضلات فردی و اجتماعی ریشههای شناختی داشته و آسیبهای محیطی مخرب نیز با تحت تأثیر قرار دادن قابلیتهای شناختی، همهٔ شئون زندگی افراد و جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند. از این رو ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی سیاستها و اولویتهای کلان خود در تحقیقات بنیادی و کاربردی به همراه توسعه فناوری را در بازه سالهای ۱۳۹۲-۱۳۹۵ در چارچوب اهداف چهار گانه شناخت مغز و ذهن، ارتقا و بازتوانی قابلیتهای شناختی، کاهش اثرات آسیبها و مخاطرات محیطی و اجتماعی بر قابلیتهای شناختی و توسعه فناوریهای شناختی جهت ارتقای کیفیت زندگی آحاد جامعه را در چهار دسته مطالعات کاربردی، مطالعات پایه؛ توسعه فناوری و توسعه زیر ساخت به شرح زیر تعریف میکند. لازم به ذکر است که اولویتهای منتخب و جزئیات آن برای هر فراخوان متناسب با نیازها و پیشرفتهای صورت گرفته در چارچوب اولویتهای کلان زیر تعریف میشود.
اولویتهای آموزش، ترویج و منابع انسانی ۱۳۹۲-۱۳۹۵
گروه آموزش، ترویج و منابع انسانی ستاد توسعه علوم و فنآوریهای شناختی، یکی از بازوهای اصلی ستاد برای سیاست گذاری، مدیریت و حمایت از فعالیتهای ملی و منطقهای در حوزههای مختلف علوم شناختی است. این گروه در چهار حوزه اصلی آموزش از طریق ارتباطات رسانهای، آموزش از طریق ارتباطات میان فردی و گروهی، منابع انسانی، و برگزاری مسابقات و المپیادها از آموزش، ترویج، و توسعه نیروی انسانی در حوزههای گوناگون علوم وفناوری های شناختی حمایت میکند.
به منظور اطلاع از حمایتهای مورد نظر خود میتوانید به بخش حمایتهای آموزشی ستاد (لینک به حمایتهای آموزشی) مراجعه کنید. علاوه بر این، اطلاعات مربوط به فرصتهای آموزشی در حوزه علوم و فناوریهای شناختی در کشور نیز در وب سایت ستاد در دسترس میباشد.
حوزههای فعالیت این گروه، طیف وسیعی از اقدامات مؤثر در جهت ارتقاء کیفیت زندگی بشر، آموزش و ترویج علوم و فناوریهای شناختی در جامعه علمی و افکار عمومی، حمایت و تولید منابع علمی و پرورش نیروی انسانی متخصص و محقق در شاخههای مختلف علوم و فناوریهای شناختی را در برمیگیرد. بر اساس برنامه سه ساله مصوب برای این گروه، حمایت از فعالیتهای آموزشی و ترویجی در چارچوبهای ذیل در فاصله سالهای ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۵ اجرا خواهد گردید.